من شرابی ز عشق میخوانم اورا آن شراب شهوت می خواند مرا
من اب زلال می خواهم او را او بوسه ای تاریک می خواهد مرا
من عشق جاودان میخواهم اورا اولذتی پیش نمی خواهد مرا
تا کی آه وناله سردهم زاین دیار تا شود روشن زلفش آن بدکار
خدایا این بنده را چه گناه که وجودش خوارو ذلیل است ز گناه
شعری از محمد.گ
نظرات شما عزیزان: